خلوتگاه تنهایی منوسازم

بحث واطلاع رسانی درباره مسائل مختلف نوشته شده توسط سید مصطفی میربشری

خلوتگاه تنهایی منوسازم

بحث واطلاع رسانی درباره مسائل مختلف نوشته شده توسط سید مصطفی میربشری

شعرخودم٬

ازاین دنیابسی ماسیرگشتیم   

   

جوانی راندیده پیرگشتیم    

 

 

درآن دوران که خواستیم زندگی را   

    

درون غم بسی زنجیرگشتیم  

 

زبهرزندگی عمری دویدیم 

 

زدنیاجزغم وماتم ندیدیم 

 

میان صفحه های زندگانی 

 

به خط صفحه ی آخررسیدیم   

 

 

از:سیدمصطفی میربشری

نظرات 1 + ارسال نظر
ح.سپهر.م دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ب.ظ

سلام شعرتون خیلی خوب بود اما فکر میکنم یه مقدار خودتونو درگیر باید ونباید شعرکردید منظورم این نیست که شعر نو بگید اما روون شعر بگید ساده ی ساده...به نظرم اگه شعرتون ساده تر باشه راحت تر میشه ادامش داد و حیف این شعره که ادامه داده نشه . در کل شعرتون خیلی خوبه.
راستی دوستانه بگم نکنه درونت احساس پوچی کنی سرزنده باش تاکسی به امیدت زندگی کنه مواظب احساساتت باش بازم بهت سر میزنم فعلا...

سلام اول ازهمه
از اینکه به لاگه من سرزدین
ونظردادین ممنونم
درست میگین
خودمم به این مساله فکرکرده بودم
ممنون میشم اگه بازم بهم سربزنینوبانظراتتون باعث هرچه بهترشدن این لاگ بشین
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد