خلوتگاه تنهایی منوسازم

بحث واطلاع رسانی درباره مسائل مختلف نوشته شده توسط سید مصطفی میربشری

خلوتگاه تنهایی منوسازم

بحث واطلاع رسانی درباره مسائل مختلف نوشته شده توسط سید مصطفی میربشری

خدا کند سرو تن را سپرده باشد او

فغان که عاشق لیلا دروغ میگوید

 

سرش ز باده ناب وشراب پر بوده

وگرنه حافظ دانا دروغ میگوید

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد*

دل رمیده شیدا دروغ میگوید

 

دروغ و مهمل محض است لیلی و مجنون

چقدر شاعر غم ها دروغ میگوید

 

بس است گفتن از عاشق که یار در بر نیست

تمام عالم و دنیا دروغ میگوید

  

ببین که ناصح و واعظ به روی منبر عدل

بدون واهمه آنجا دروغ میگوید

 

قصاص جرم کمی بود بهر آن مجرم

دریغ مجری اجرا دروغ میگوید

 

خدا که وعده و قول بهشت داده به من

چه سود عالم معنا دروغ میگوید

 

مگو که ملک سلیمان خرابه ای شده است

مگو که باد مسیحا دروغ میگوید

 

فسانه ای شده باشد تمام معجزه ها

عصای حضرت موسی دروغ میگوید

 

بگو به یوسف کنعان مرو به خلوتگاه

زنی به نام زلیخا دروغ میگوید

 

تمام روز و شب من چرا زمستانیست

حرارت و تب و گرما دروغ میگوید

 

شکافت قله کوه و ستاره پایین رفت

نترس ظلمت شبها دروغ میگوید

 

امیدهای من انگار سرنگون گشته

طلوع روشن فردا دروغ میگوید

 

دریغ در همه جا هر کسی برای کسی

ز بهر ذره دنیا دروغ میگوید

 

برید تیغ سکوتم مدام حنجره ام

بلی حروف الفبا دروغ میگوید

 

چه وحشتی ز دلم بی قرار کرده مرا

کسی که یکه و تنها دروغ میگوید 

 

 

 

(جوادیاوری رامشه)

شک دارم

تو گفتی دستهات از جنس خنجر نیست! شک دارم

وفا داریت هم از سگ که کمتر نیست! شک دارم

همیشه مثل تمساح از دو چشمت اشک می بارید

نگو شیطان شبیه شرم دختر نیست ! شک دارم

صدایی پشت خط آمد: عزیزم دوستت دارم ...

کمی لبخند یا گلبوسه بهتر نیست! شک دارم

به این خطها که می افتند روی هم و می بافند

عروسک زندگی بی تو میسر نیست! شک دارم

بیا و با غرور مرده ام بازی نکن گفتم:

ببینم نازنین گوش شما کر نیست! شک دارم

چندشم میشود

شیشه نازک احساس مرادست نزن  

چندشم می شودازلکه ی انگشت دروغ  

آنکه میگفت که احساس مرامیفهمد  

کوکجارفت که احساس مرامفت فروخت