هیچ کس اشکی برای ما نریخت هر که با ما بود از ما می گریخت چند روزی هست حالم دیدنیست حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه برروی زمین زل میزنم گاه برحافظ تفاعل میزنم
حافظ دیوانه فالم راگرفت یک غزل امدکه حالم راگرفت
مازیاران چشم یاری داشتیم خودغلط بود آنچه میپنداشتیم
salam
kheyli alyeeeeeeeeeeeeeeee
tabrik migam be in hame estedadet vaghean kheyli ghashang bod delam gerefte bod ba khondane in matnaye ghashang boghzom terekid rahat shodam
good
سلام خیلی لطف کردی که به وبلاگه من سرزدی ازنظرتم واقعا ممنونم
نظره لطفتونه
موفق باشین هرجا که هستین