می کشم خطی شروعش از خیال انتهایــــش نقطـــــــه ای در یک محال
از محال آمــــد به خاطـــــــر نام دل زانکـــــــــه دل را در محالاتــــست بال
آتشی بـــــا آه بــــــــر پـــا می کنم تا بســــوزم سینــــــــه را در اشتـعال
چونکه فریاد از دلم برخاست سخت باز می گویم کمــــــی دیگــــــــر بنال
هر بلا بر مـــــــن رسید از دل رسید جان به لب آمد، زبان در قیـــــل و قال
هرچه را من می کشیدم با سفیـــد پشت سر در دست ِ دل دیـــدم زغال
ای رفیقان! بی دلی امــــــری محال با دلـــم هم روی زردم چــــــــون هـلال
پاره خطّ زندگی کِی دسـت ماست؟ کی به دست خود نوشتیم خطّو خال
دست ِ ما را دسـت ِ دل دادند دوش خط کش و پــــرگار ِ ما هیچست حال
آنکه ما را بی قلم خــــط داده است می دهــد مـــــــا را به میلش انتقال
از شــــروع ِ خــــطّ ِ ما تا انتهــا دل مهندس باشـــــد و مـــــــا اشتغال
پس قلم را دست دل بایـــــد سپـرد بعد از این دل می کشد نقش ِ کمال
میکشم خطّی شروعــش نقطه ای نقطه ی پایـــــــــان بمانــــــد در خیال
خط خطی های ناخوانا
آرمان (خط خطیهای من)
سلام
دوست خوبم منم گیتار کار میکنم
مطالب وبلاگتونو دیدم حالب بود لینکتون کردم
اگر شما هم صلاح دونستین لینکنم کنید و جنتا از مارام تو وبلاگم هست شما لینک دارین از کاراتون بهم بدین خوشحال میشم بشنوم
منتظر جوابتون تو وبلاگم هستم
دوست من! بنده صاحب نوشته های خودم نیستم
فقط دلم برای نوشتن تنگ میشود و می نویسم
شما مختارید و از همین حالا صاحب انید
درود بر شما
به مانند باران
پر از طراوت تکرار باش...
سلام امیدوارم هر جا هستین موفق باشین به منم سر بزنید خوشحال میشم
سلام
سال نو مبارک
به مانند باران زیبا بود
سال خوبی پیش رو داشته باشید
زندگیتان همیشه سبز و گلهای خنده تون همیشه شکفته